Dienstag, 11. September 2007

میزگرد زنستان با زنان روزنامه نگار

هفدهم مرداد ماه، روز خبرنگار، بهانه ای شد تا زنستانی ها با دیگر دوستان روزنامه نگارشان، به گفت و گو بنشینند. این نشست با هدف بررسی مشکلات روزنامه نگاران زن و به طور کلی مسائل مربوط به روزنامه نگاری زن صورت گرفت. مریم حسین خواه و پریسا کاکائی از طرف تحریریه ی زنستان، میزبانی را به عهده داشتند. شبنم رحمتی، ترانه بنی یعقوب، آمنه شیرافکن، فهیمه خضرحیدری و الناز انصاری نیز به عنوان میهمانان این نشست، تجارب خود را به اشتراک گذاشتند.



شبنم رحمتی، از سال 74 کار روزنامه نگاری را آغاز کرد و از سال 80 نیز فعالیت خود را در حوزه ی زنان ادامه داد. وی و دوستانش اولین مجله ی هفتگی زنانه به نام فکر روز را منتشر کردند که یکسال بیشتر دوام نداشت. چندی بعد مسوولیت صفحه ی زنان روزنامه ی بهار را عهده دار شد، این روزنامه بعد از چند شماره توقیف شد. وی همچنین در روزنامه ی یاس نو سری مصاحباتی در مورد زنان ارائه داد. پیش از توقیف مجدد روزنامه ی شرق، به عنوان معاون گروه اجتماعی فعالیت می کرد.

ترانه بنی یعقوب دو سال است کار روزنامه نگاری در حوزه ی زنان را شروع کرده است. در مجموع شش سال سابقه ی روزنامه نگاری دارد. وی فعالیت خود را را با نوشتن در مجله ی فرهنگ و پژوهش شروع کرد. روزنامه ی یاس نو، وقایع اتفاقیه، بعد از یک دوره وقفه نیز خبرگزاری کشاورزی از دیگر تجربیات وی است. در حال حاضر هم در روزنامه ی سرمایه به کار مشغول است.

آمنه شیرافکن، سال 79 همزمان با تحصیل در رشته ی ارتباطات، کار روزنامه نگاری را با روزنامه ی آفرینش آغاز کرد. مطالب وی بارها در خبرگزاری میراث، مجله ی زنان، سایت زنان ایران، و سایت اف تریبون مرکز فرهنگی زنان منتشر شده است. او همچنین از فعالیت در نشریات دانشجویی، مثل نشریه ی سحر که در حوزه ی زنان بود، غافل نشد و هم اکنون نیز در صفحه ی زنان روزنامه ی سرمایه و سایت کانون زنان ایرانی به کار روزنامه نگاری مشغول است.

فهمیه خضر حیدری از سال 78 کار را با مجله ی زنان شروع کرد. بیشترین فعالیتش در حوزه ی زنان در مجله بوده است. با روزنامه ی حیات نو نیز همکاری کرده و در حال حاضر در روزنامه ی اعتماد ملی مشغول به کار است.

الناز انصاری، در زمینه ی زنان و کودکان شش سال تجربه ی خبرنگاری دارد. روزنامه های صاحب قلم، اعتماد، فصلنامه ی فصل زنان، فکر روز از تجارب وی هستند.

زنستان: چگونه وارد عرصه ی مطبوعات شدید و حساسیت جنسیتی در کارهایتان چگونه شکل گرفت؟

آ.ش: رشته ی من ارتباطات با گرایش روزنامه نگاری بود. قاعدتا کارم بر اساس همین رشته تعریف می شد و از ترم دوم شروع به کار کردم. در حقیقت انگیزه ی گرایش به روزنامه نگاری علاوه بر علاقه ی شخصی، رشته ی دانشگاهی ام بود. خیلی پیش از این، تقریبا از سال دوم راهنمایی، حساسیت جنسیتی برایم معنا پیدا کرد که بیشتر ریشه در فضای خانواده داشت. من فوتبال بازی می کردم و از یک سنی به بعد دیگر نمی توانستم در کوچه بازی کنم. پدرسالاری حاکم بر خانواده و بحث هایی که پیرو آن پیش می آمد نیز بی تاثیر نبود. به نظرم تجربه های زیستی هر شخصی، به نحوی در ادبیات و زبان نوشتاری وی فضایی برای نوشتن پیدا می کند. بعد از ورود به دانشگاه گرایشم برای کار روی این موضوع بیشتر شد. نشست هایی که با هم دانشگاهی ها داشتیم و یا فعالیت در نشریات داخلی، همه در راستای همین گرایش بود. وقتی هم امکان نوشتن پیش آمد، نوشتن پیرامون این موضوع را آغاز کردم. در حال حاضر هم فوق لیسانس مطالعات زنان می خوانم تا بتوانم ارتباط بیشتری برقرار کنم.

ف.خ: من در دانشکده ی ادبیات دانشگاه تهران درس می خواندم. ما در آن زمان نشریه ای برای انتشار داستان های دانش جویان منتشر کردیم و در این میان بیشتر زن ها همکاری می کردند. بعد هم نشریه به سمت فقط داستان های زنان تغییر جهت داد، به صورتی که دو هفته یک بار آن را منتشر می کردیم. به هر حال بعد از مدتی دانشگاه اجازه ی ادامه ی فعالیت نداد. از همان زمان می خواستم در همین زمینه کار کنم اما به بعد اجتماعی آن زیاد فکر نکرده بودم و بیشتر بعد ادبی مساله، داستان های ادبی زنان برایم مهم بود. پس از آن هم در دوران دانشجویی در پکا مشغول به کار شدم و طی همان دوران با یک سری کارشناس کتاب آشنا شدم و در این میان مجله ی زنان را هم مطالعه می کردم. یکی از این آقایان کارشناس کتاب که با مجله ی زنان هم در ارتباط بود به من پیشنهاد فعالیت در این مجله را داد. این آغاز ورود من به فضای مطبوعات بود. کارم را با بخش ادبی مجله ی زنان شروع کردم. بعد از ورود به آنجا ذهنیت جنسیتی و نگرش اجتماعی به مسائل زنان کم کم شکل گرفت.

ا.ا: پیش از آغاز فعالیت مطبوعاتی به صورت جدی، اولین مطلبم در مورد تجربه ی زندان و زندان زنان بود، جایی که برای این زنان پناهگاه بود. یک مطلب دیگر هم در مورد پخش فیلم هایی از زندگی خصوصی زن ها بود که حتی چند نفر از آنها خودکشی هم کرده بودند، و آن در قالب یادداشت برای فکرنو، ارسال کردم. همان مطلب باعث شد وارد این فضا شدم. در همان زمان هم در زنجان من درگیر مساله ای چادر بودم که از مقطع راهنمایی پوشیدن آن اجباری بود. در آن زمان هنرستان درس می خواندم، یک سال تصمیم گرفتم این پوشش را نپذیرم. از مهرماه این کار را شروع کردم و به تدریج این تمایل به دیگران نیز منتقل شد تا جایی که یک کلاس بیست نفره هیچ کدام چادر به سر نمی کردند. آن موقع هیچ انگیزه ی جنسیتی نداشتم. با پسرها بزرگ شده بودم و دغدغه های دخترانه خیلی برایم ملموس نبود. قضیه ی چادر منجر به اخراج من شد. در آن زمان یک سری نامه نوشتیم و برای نشریاتی که در زمینه ی حقوق زنان فعالیت می کردند ارسال کردیم. مجله ی حقوق زنان آن را چاپ کرد و دفتر خانم هاشمی نیز پی گیری کرد. یعنی آن اتفاق و مساله ی پوشش و اجبار مردانه ی پوشش بعدها برایم بعد جنسیتی پیدا کرد. دو سال بعد در یک هفته نامه ی محلی که خودمان آن را راه انداخته بودیم نوشتن در مورد فقر و آسیب های اجتماعی کودکان و زنان را آغاز کردم. اما بعد از شروع کار جدی در مطبوعات، بیشترین انگیزه برای نوشتن در مورد زنان این بود که در روزنامه ها موضوع زنان و نگاهی که به آن می شد کاملا مردانه و از بالا و تحقیرآمیز بود. هر گزارشی که در مورد زنان می خواندم به ذهنم می رسید که این خبرنگار نمی تواند خودش را در جای آن زن سوژه ی گزارش قرار دهد. یک جور چالش درونی بین خودم و سبک نگارش آن زمان به وجود آمد. البته هیچ وقت زنان حوزه ی تخصصی ام نبوده و همیشه کودکان نیز با این موضوع همراه بوده است.

ت.ب: من خیلی دید جنسیتی نداشتم تا اینکه در اولین جایی که آغاز به کار کردم مجله ی فرهنگ و پژوهش، سعی کردم با پژوهشگرهای زن صحبت کنم. صفحه ای داشتیم که به زنانی که در حوزه ی خود کارهای خاصی انجام می دادند، می پرداخت. این صفحه به من واگذار شد. از همان زمان یک سری حساسیت ها برایم ایجاد شد. ولی روزنامه های آن زمان صفحه ی خاصی برای زنان نداشتند. در وقایع اتفاقیه هم که در حوزه ی آسیب های اجتماعی و مساله ی ایدز کار می کردم باز مورد زنان مبتلا به ایدز این حساسیت ها را بیشتر کرد. اما شروع جدی بر روی موضوع زنان از همان زمان شکل گیری سایت کانون زنان ایرانی بود که در آنجا علایق و حساسیت هایی که طی این سال ها شکل گرفته بود، جدی و عملی شد. بیشتر دوست داشتم روی مساله ی زنان خارج از مرکز کار کنم. مشکلات زنان شهرستان ها. از آن زمان تا به امروز حوزه ی تخصصی ام زنان است.



ش.ر: سالهای آخر دبیرستان ما مصادف بود با انقلاب فرهنگی ایران در دهه ی شصت. ما خیلی دنبال این بودیم که چیزی بخوانیم و یاد بگیریم و متاسفانه چیزی منتشر نمی شد. زمانی که داشتم دیپلم می گرفتم خانم شرکت مجله ی زنان را منتشر کرد که دقیقا پاسخی بود به آن چیزی که نسل من در جستجوی آن بود و من واقعا خودم را مدیون خانم شرکت می دانم. از روزی که این مجله منتشر شد تصمیم گرفتم روزنامه نگار بشوم برای اینکه در حوزه ی زنان کار کنم. انگیزه ام این بود. بعد از ورود به دانشگاه، هم زمان شروع به کارورزی کردم. ولی روزنامه ی ایران خیلی مجالی برای طرح دغدغه ها نمی داد. به محض اینکه فرصتی پیدا شد شروع به نوشتن در حوزه ی زنان کردم چه در مجلات و چه در سایت هایی که از سال 79- 78 کم کم شکل گرفتند.

زنستان: شما به عنوان روزنامه نگاران حوزه ی زنان، خودتان را فمینیست می دانید یا خیر؟

ش.ر: اگر فمینیست به معنای زنی ست که نسبت به تبعیض های جنسیتی در جامعه آگاهی دارد و برای کم کردن آن ها تلاش می کند و در حوزه ای که به کار مشغول است سعی در برجسته کردن این تبعیض ها دارد، بله من خودم را فمینیست می دانم. تعریف من از فمینیست زنی ست که زندگی خانوادگی دارد، مادر است از زندگی خانوادگی اش تا حد متعارف راضی ست. عاشق شده و از اینکه عاشق شده احساس خجالت نمی کند و در عین حال تلاش می کند که زنان به حقوق خود در جامعه دست پیدا کنند.

ا.ا: بله، من قطعا خودم را فمینیست می دانم. به نظرم برای فمینیسم خیلی نمی توان تعریف مشخصی ارائه داد. موضوع این است که تو وقتی دیدگاه جنسیتی داری و چیزی را با زاویه ی دید جنسیتی می توانی تحلیل کنی و این قابلیت را داری که بعد جنسیتی هر مقوله ی اجتماعی و یا سیاسی را ببینی حتی در همین حد هم فمینیست محسوب می شوی. چون آن دیدگاه تبعیض جنسی را به هر حال در همه چیز می توانی وارد کنی. خیلی از آدمها فمینیست هستند اما زیر بار آن نمی روند. بیشترین عاملی که مرا برای تاکید بر فمینیست بودنم قانع می کند این است که به نظرم هیچ چیزی وجود ندارد که نتوانم با دید جنسیتی به آن نگاه کنم. برای تحلیل هر اتفاق و مقوله ی اجتماعی که با آن مواجه می شوم ابتدا دو ظرف کلی دارم، یکی شکاف ها و اختلافات طبقاتی هست که می تواند منجر به یک سری پدیده ها بشود و یکی هم تبعیضات و شکاف جنسیتی است که وجود دارد.

ف.خ: ابتدا این نکته را یادآور شوم در بعضی مصاحبه ها که از افراد گرفته ام، حتی با وجود فعالیت در زمینه زنان، کلمه ی فمینیسم را به مثابه توهین تلقی کرده اند. می خواهم بگویم الزاما نباید از کسی که در این مورد فعالیت دارد بخواهیم خودش را فمینیست بداند. من خودم را بیشتر فعال در زمینه ی حقوق زنان می دانم. نه به این دلیل که فمینیسم را کلمه ی خوبی نمی دانم بلکه به نظرم پایه ی این تعاریف از اصل جامعه ی ما دور است بنابراین حداقل برای خودم حرف بزرگی به نظر می آید که از همه ی جهات خودم را فمینیست بدانم. با آن دیدگاه جنسیتی مورد بحث الناز و اینکه در تحلیل مسائل به آن شکاف های جنسیتی که سبب ساز خیلی مسائل است توجه شود کاملا موافقم اما نمی دانم آیا اسم این الزاما فمینیست بودن است؟ فکر می کنم فمینیست بودن تا حدی جامع الاطرافی بیشتری در مسائل زنان می طلبد که شاید خود من ندارم. در عین حال به مساله ی جنسیت در همه ی مسائل اطرافم توجه دارم. این پدیده می تواند پدیده ای به نام شهر یا خانواده، ازدواج، ازدواج موقت، بیماری و سایر مسائل باشد. جنسیت را در همه ی موارد مد نظر دارم. گاهی این شکاف جنسیتی چیزی را بر مساله اضافه می کند و تلاش می کنم با طرح دیدگاه و نوشتن، آن را نشان دهم، گاهی هم ممکن است مشکل خاصی را به وجود نیاورد اما به هر حال شکاف جنسیتی وجود داشته باشد چون همیشه هم نمی تواند عامل منفی باشد، در جایی صحبت از تبعیض مثبت هم می شود. از طرفی به نظرم فمینیست ها هم در نهایت جهان را انسانی تر می خواهند، یک فضای برابر هم برای زن ها و هم برای مردها. من هم از تفکر پلکانی برتری طلبانه دوری می کنم.

ت. ب: در ایران تعاریف با جاهای دیگر فرق دارد. من هم با تعریف موجود فمینیسم، فمینیست هستم اما در حقیقت با توجه به اینکه باید ابعاد آن بسیار گسترده باشد، فمینیست نیستم چون من فقط یک روزنامه نگارم که در واقع حساسیت های جنسی دارم و در این حوزه قلم می زنم اما به معنای تعریف جهانی فمینیسم، فمینیست نیستم.

ف.خ: از طرفی هم من نمونه هایی را در اطرافم می بینم به طور مثال، در تحریریه ی ما که به هر حال فضای فکری مان به هم نزدیک است، وقتی در مورد خانمی که مدال دو میدانی برده است، و به نظرم با آن شرایط سخت به مدال دست یافته است صحبت می کردم آقایان همکار به مسخره می گفتند شما فمینیست هستید. در حالی که هر کس کلمه ی زن را بیان می کند و راجع به برابری و ابتدایی ترین حقوق زن صحبت می کند الزاما فمینیست نیست. به نظرم اگر به بحث فمینیست بودن یا نبودن دامن زده شود، راه ارائه ی حرف کسی را هم که ممکن است از فمینیست ها هم خوشش نیاید و راجع به حقوق برابر انسان ها نظر مثبت داشته باشد، می بندیم.

زنستان: به هر حال در زمینه های مختلف، نظریه های گوناگونی وجود دارد، و به طور مثال یک روان شناس الزاما تابع یک نظریه ی خاص نیست بلکه برآوردی از نظریه ها را در نظر می گیرد. در مورد فمنیست بودن هم آیا لزومی دارد به بعد نظریه های جهانی آن توجه کرد؟ هر کس نمی تواند در حوزه ی خودش این موضوع را مشخص کند؟

ف.خ: منظور من هم همین است. من در مورد مسائل زنان می نویسم و این دیدگاه را دارم اما آیا این به معنای فمینیسم است؟

ت.ب: الزاما فمینیست نباید اکتیویست باشد. برای من اگرچه بودن در این زیر مجموعه موجب خوشحالی هم هست اما به نظرم در معنای جهانی آن نمی گنجم.

زنستان: به وجه دیگر این مساله بپردازیم که وقتی تعابیر غلطی از فمینیسم در جامعه وجود دارد یک روزنامه نگار که در حوزه ی زنان کار می کند می تواند آن را تعدیل کند.

آ.ش: من قطعا خودم را فمینیست می دانم. به نظرم درست است که فمینیسم از آن طرف آمده است اما قطعا می شود بومی سازی کرد. آدم های زیادی در این زمینه کار می کنند. خانم نجم عراقی و افرادی که در این حیطه کار می کنند اعتقاد دارند که باید بومی سازی شود و گرنه نمی شود به طور مثال رشته ی مطالعات زنان را در هاروارد خواند و بعد به ایران برگشت و خیلی خوب کار کرد چون اتفاقا بین رشته ای ست و در همین جا باید با آسیب ها و مسائل دیگر دست به گریبان باشند و زندگی کنند و بعد به تولید فکر برسند. به همین خاطر به طور مثال اگر ترانه روزنامه نگار است و دید جنسیتی دارد و می تواند هزینه کند 22 خرداد به خیابان برود، یا در راستای این بحث جنسیتی کنش اجتماعی داشته باشد قطعا او را فمینیست می دانم. فکر می کنم مفهموم فمینسیم انقدر گسترده نیست که بخواهیم به آن کد بدهیم. به طور مثال من بر اساس طیف فکری که دارم اگر بخواهم خیلی آکادمیک صحبت کنم، خودم را فمینیست لیبرال می دانم یا سوسیال. خودم در شاخه ای هستم که فمینیست های لیبرال تعریف می کنند و با همین واژگان اجتماعی و ادبیات اجتماعی اینجا این صحبت را می کنم. بنابراین خیلی گسترده اش نکنیم به نظرم همه ی ما هر یک کنشی داریم که بشود تحت عنوان فمینیسم قرار بگیریم. اما این قضیه که یک سری برچسب در حد دشنام به فمینست ها زده شده است، ببینید یک زمانی مثلا در سال 76 دشنامی که به خاتمی می دادند این بود که طرف لیبرال است. ما الان در مورد لیبرالیسم کتاب داریم که در مورد اقتصاددان های لیبرال بحث می کنند بنابراین این هم قطعا کم رنگ می شود. باید روزنامه نگارها یک سری کد بدهند یا این کدها وارد ادبیات ژورنال بشوند که در پس فمینیسم مفاهیم مثبت است. به طور مثال در مصاحبه ی اخیر با خانم کولایی، پرسش آخری که از وی داشتم این بود که آیا خودتان را فمینیسم می دانید و ایشان گفتند من از اینکه بگویم فمینیست هستم ابایی ندارم.

ا.ا: بحثی که ما در حال حاضر داریم در حقیقت بحث دیدگاه ها و برداشت های متفاوت از یک ایدئولوژی ست. فکر می کنم این امر کاملا طبیعی ست. هر مقوله ی وارداتی و نظری که وارد ایران شده معمولا چکیده ی آن پخش می شود. چون همه نمی خواهند وارد جزییات بشوند. مثلا زمزمه های اولیه در مورد مارکسیسم این بود که مارکسیست ها می خواهند ثروتمندها را بکشند و ثروتشان را بگیرند در حالی که این هزار و یک بحث دیگر دارد. در مورد فمینیسم هم وقتی در مورد برابری جنسیتی صحبت می شود همه ی آدمها با آن چیزی که در ذهنشان دارند آن یک جمله را تبیین می کنند. بنابراین همیشه رادیکال ترین برداشت ها حتی از محافظه کارانه ترین ایدئولوژی ها منتشر می شود و این دیگر برای انتشار نیازی به رسانه ندارد، دهان به دهان می چرخد. اولین بار که حدود ده یا پانزده سال پیش کلمه ی فمینیسم را شنیدم با یک برداشت خیلی سانتی مانتالی و با تصویر مردی در حال ظرف شویی همراه بود برای اینکه پدر من مردسالار بود و طبیعی ترین چیزی که توانستم آن لحظه برداشت کنم همین تصویر در مورد پدرم بود. این تصویری ست نشات گرفته از همان چکیده ی رادیکال هر چیز است. من شخصا همیشه تعمدا از فمینیست ها نام می برم. به طور مثال می گویم فمینیست ها را بازداشت کرده اند و همین به مرور ذهنیت را تغییر می دهد.

زنستان: در صحبت های تان به نقش مهم روزنامه نگار در نوشتن در جهت جا انداختن این مساله اشاره کردید. به نظر می آید از کارهایی که می شود برای جا انداختن مفهوم حقوق زنان و فمینیسم کرد، در دو حوزه می شود به آن پرداخت یکی کار اجرایی و عملی ست و یکی حوزه ی نوشتاری. ما اینجا به عنوان کسانی هستیم که در این حوزه ی دوم فعالیت می کنیم. نقش خودتان را در این بخش چقدر می دانید و فکر می کنید که چه کارهایی باید انجام بدهید؟ چه کارهایی را می خواهید انجام بدهید و نمی توانید؟ عینی تر می شود به این موضوع پرداخت که در مورد موقعیت هر کدام تان در روزنامه صحبت کنید و اینکه برای نوشتن در این زمینه با چه موانعی رو به رو هستید؟

ت.ب: ما می خواستیم روی حقوق زنان کار کنیم. فکر می کردیم که باید الزاما با حقوقدانان مصاحبه کنیم و بعد بگوییم قوانین ایران چنین و چنان است و چاپ این مطالب برای روزنامه ی سرمایه سخت بود. چون روزنامه ی اقتصادی ست و عنوان صفحه ی زنان را به اقتصاد زنان تغییر دادند. بنابراین تصمیم گرفتیم به جای مستقیم پرداختن به قوانین، مصداقی پیش برویم به طور مثال به دادگاه خانواده برویم و از زنان مشکل دار آنجا یک گزارش تهیه کنیم. این راه خیلی بهتر بود. هم مطالب منتشر می شد هم محدودیت ها کمتر می شد. به نظرم در مورد فمینیسم هم باید کار کرد و به مردم و حتی همکارهای خودمان نشان دهیم که فمینیسم یعنی چه؟ مثلا در روزنامه ی ما همه مسخره می کنند و فکر می کنند معنای فمینیست بودن این است که مرد باید استثمار شود و زن سالاری باشد. بنابراین باید در این مورد هم نوشت و مصداقی عمل کرد. باز هم برای مثال همان سوالی که آمنه از خانم کولایی کرد در همین جهت بود که نشان دهد معنای فمینیسم آنچه در جامعه رایج است نیست.

زنستان: یک ویژگی خاص روزنامه ی سرمایه در بین روزنامه های اصلاح طلب که به مسائل زنان هم نگاهی خوبی دارد، این است که هفته ای سه روز صفحه ی زنان دارد. ابتدا ظاهرا در همین روزنامه هم مخالفت هایی بوده و اینکه تحریریه معتقد بودند زن ها کاری می کنند که نان مردها هم آجر شود ولی بعد گویا اتفاقات دیگری افتاده است.

ت.ب: موضوع زنان موضوع حساسی ست. تحریریه می گفتند که ما دوست داریم روزنامه ی سرمایه باقی بماند. اصولا نفس انتشار روزنامه های تخصصی همین است که می خواهند باقی بمانند. در دنیا هم روزنامه ی تخصصی کم تر وجود دارد. در کشورهای اروپایی به آن صورت روزنامه ی اقتصادی یا ورزشی نیست. خیلی از افرادی هم که در این روزنامه کار می کنند به همین دلیل آن را انتخاب کرده اند. درست است که خیلی کمتر دیده می شوند قطعا روزنامه ی هم میهن بیشتر از سرمایه در معرض دید است زیرا به هر حال هم میهن روزنامه ی فراگیر اجتماعی و سیاسی ست. اما در سرمایه، ما کمتر دیده می شویم ولی در عوض می خواهیم بمانیم و شغل ماندگار داشته باشیم. صفحه ی زنان هم ابتدا یک روز در هفته بود و برای اینکه تبدیل به سه روز شود یک سری بحث و سخن داشت. به هر حال با تلاش های زیادی که شد از یک روز به سه روز در هفته رسید و با وجود سانسورهای زیاد ادامه پیدا کرد. به طور مثال راجع به خشونت زنان در ایران نمی توانیم بنویسیم اما در مورد خشونت علیه زنان در عراق می شود نوشت. در مورد خودسوزی زنان در هند می شود نوشت اما در ایران نه. یا در مورد فمینیسم یا هر ایسم دیگر نمی توانیم بنویسم. بنابراین باید کلمات جایگزین و بومی پیدا می کردیم.

ش.ر: در مورد تاثیر رسانه ها خیلی غلو نکنیم. واقعا اینکه فکر کنیم حرکتی را در روزنامه هایمان شروع کنیم و بعد این وارد جامعه می شود و مردم تاثیر می گیرند نه، در ایران این گونه نیست. در مورد خود، شغل و نقش اجتماعی مان دچار این توهم نباشیم. در بهترین حالت، روزنامه های ما چهل تا پنجاه هزار تیراژ دارند که بیست درصدشان بر می گردد. مردم هم همه ی روزنامه را نمی خوانند و صفحه ی اول یا حوادثش را می خوانند. متوجه باشیم که در چه متنی در حال بحث هستیم. درباره ی مشکلات مان در روزنامه نگاری، تجربه ی کاری من بعد از ده سال کار پیوسته نشان می دهد که درآوردن صفحه ی زنان یعنی فراری دادن مخاطب حرفه ای روزنامه. مشکل من در حال حاضر این نیست که به طور مثال به همسرم که روزنامه خوان حرفه ای ست بگویم که تو بیا نگاه کن زنان ما در دادگاه ها چه وضعیتی دارند و یا وضعیت ارث و شهادت چگونه است. من باید شاخک های او را حساس کنم به این که زنان در صفحه ی سیاسی به اندازه ی کافی دیده نمی شوند، به اندازه ی مردها به مجلس وارد نمی شوند. در صفحه ی ورزشی به اندازه ی مردها به زن ها فضا داده نشده و نمی توانند کار کنند و مدال بیاورند. در صفحه ی اقتصادی به اندازه ی مردها جا ندارند. تجربه ی شخصی نشان می دهند وقتی شما در یک روزنامه صفحه ی زنان دارید، مخاطب حرفه ای که به آن صفحه می رسد اگر حساسیت جنسی نداشته باشه صفحه را ورق می زند و برمی گردد. سه سال پیش بود به گمانم که قرار شد روزنامه ی جمهوریت منتشر شود، آقای باقی از من دعوت کرد که در آنجا صفحه ی زنان داشته باشم و من به ایشان گفتم به نظرم این کار اشتباهی ست. به نظرم این راه حل ما نیست و فکر می کنم در این مدت موفق نبوده است. باید بگردیم راه های جدیدتری پیدا کنیم. اگر دوستان ما، خودمان، فعالان جنبش زنان اشتباهی داشتیم، خودمان را اصلاح کنیم تا نگاه جامعه نسبت به حرکت ما کمی معتدل تر شود. به نظرم پرداختن به مسائل زنان در یک صفحه ی روزنامه هیچ دردی را دوا نمی کند و مخاطب را فراری می دهد. در روزنامه ی شرق، اعضای شورای سردبیری ما نه تنها هیچ انس و الفتی با مسائل زنان ندارند که از این مساله فراری هم هستند. بنابراین طبیعی ست که کار کردن در چنین حوزه ای کار سختی ست. دبیر سرویس ما هم حساسیت جنسیتی ندارد. او هم مثل من معتقد نیست که صفحه ی مستقلی به نام زنان داشته باشیم. ما بیشتر باید سیاست های جاری سازی جنسیتی را در سطح روزنامه جا بیاندازیم. روزنامه نگاران و خبرنگاران سیاسی، اقتصادی، ورزشی متوجه مسائل زنان باشند. نه اینکه یک خبرنگار حوزه ی زنان تعریف کنیم و یک صفحه ای در بیاوریم که هیچ خواننده ای جز ما آن را نخواند.

ا.ا: با صحبت های شبنم صد در صد موافقم. در نمونه کارهایی که در حوزه ی زنان از خود من چاپ شده، دقیقا متوجه شدم که چه تیپ کارهایی جواب می دهد. یک گزارشی در مورد مطب های پزشک زنان نوشتم که چند نفر را با هم ویزیت می کنند. در حالی که در مورد مثلا دندانپزشکی این گونه نیست ولی در مورد بیماری های زنان با آن تابوی شرمی که در ایرانی ها وجود دارد سه نفر با هم در اتاق هستند. یا در مورد مصاحبه، با فمینیست ها مصاحبه های زیادی گرفتم ولی فرضا مصاحبه با راننده اتوبوس زن بازخورد بیشتری داشت. بحث زنان را تا حدی باید از بحث تئوریک و آکادمیک جدا کنیم. خود من هم مطلب تئوریک فمینیستی را در روزنامه نمی خوانم آن مطلب را درکتاب می خوانم. ما در این راه چند معضل داریم که بهتر است این ها را بدانیم و بعد به سراغ موانع برویم. اگر یک حساب سرانگشتی از همه ی جاهایی که کار می کنیم داشته باشیم به غیر از مجله ی زنان، در روزنامه ی اعتماد همه ی دبیرها به غیر از من، مرد هستند. معمولا دبیرها در گروه اجتماعی مرد هستند. هیچ زنی را من به عنوان معاون سر دبیر نمی شناسم. سر دبیر زن نداریم. یعنی اکثر زن ها به فضای سایبر و یا نشریات تخصصی مثل زنان رانده شده اند. بنابراین ما در چنین محیط هایی کار می کنیم در ضمن اینکه پیش فرض تیراژ و مخاطب را هم در نظر بگیرید. نوشتن فمینیستی نمی تواند دغدغه ی ما باشد. دغدغه های ما در مطبوعات و مسائل ضد زن خیلی جزئی تر این ها است. همین که مثلا در یک مطلب بنویسیم فلان پزشک زن، نشان می دهد که در ناخودآگاه من، پزشک، مرد است مگر اینکه روی زن بودنش تاکید کنم. این را هم به خواننده منتقل می کنم. یکی از انتقادات من فرضا در اعتماد این بود که در صفحه ی یک، نود درصد اوقات، عکس ها به مردان تعلق دارد یعنی هیچ زنی هم سطح این مردان نداریم؟ فمینیست بودن ما نه به مخاطب ربط دارد و نه فضای مطبوعات پذیرای آن است. در مطبوعات و رسانه سلسله مراتب جنسیتی در اوج است. به نظرم در حال حاضر فمینیستی نوشتن در مطبوعات، فمینیسم را معرفی کردن نیست. برای نوآوری توجه به مسائل ریز لازم است. اگر موضوعمان شهری، سیاسی، اجتماعی، ایدز و یا هر چیز دیگر هست ما کارشناس زن داریم و باید با وجود همه ی موانع نظرات آنها را جویا شویم. با زنان آن حوزه ها مصاحبه کنیم. خواننده ای که به طور مثال در مورد ایدز می خواند و بنابر تابوهایی که دارد مطلب فمینیستی نمی خواند، در همین مطلب ایدز که با یک فوق تخصص زن مصاحبه شود غیرمستقیم آن تابو هم شکسته می شود.

زنستان: کار دیگری هم که می شود کرد تخصصی شدن زنان روزنامه نگار در بخش های مختلف است. به طور مثال در صفحه ی اقتصاد یک روزنامه نگار چندین سال به مسائل اقتصادی زنان بپردازد و به مرور زمان در این زمینه صاحب نظر می شود.

ت.ب: به نظرم این یک امکان است. این مساله درست است و باید در صفحه ی سیاسی و یا اقتصادی هم مباحث مربوط به زنان مطرح شود اما صفحه ی زنان هم یک امکان است.

آ.ش: اینکه خبرنگار دید پیدا کند مهم است. طبق صحبت کوتاهی که با دکتر منصوره اتحادیه داشتم، ایشان می گفتند در غرب، زمانی جنبش زنان توانست از حالت الیت و نخبه در بیاید و با بدنه ارتباط بگیرد که به نگارش تاریخ شفاهی زنان بسیار معمولی پرداخت. تا وقتی که مثلا زندگی معمولی یک زن خانه دار یادداشت و آسیب شناسی نشود نمی شود مشخص کرد زن خانه دار و یا زنی که در شالیزار کار می کند چه مشکلاتی دارد. خرد نگاه کردن به سوژه های زنان چه به لحاظ بحث ژورنالیستی آن و چه تاریخ شفاهی خیلی کمک می کند. به نظرم درست است که مخاطب ما اندک است اما بیشتر خوانندگان همان کسانی هستند که نقش های کلیدی در جامعه دارند و همین دلیل می تواند تاثیرگذار باشد. اگر بخواهیم بحث زبان در ادبیات را در نظر بگیریم به هر حال نوشتن به شیوه ی روزنامه نگاری یک تغییر جهتی در زبان می دهد. شاید خیلی ایده آل باشد اما می شود در سطح کلان آن را در نظر گرفت. فرضا در مورد نقد عقل مذکر، اگر بخواهیم ادبیات را در نظر بگیریم ما عقل مذکر داریم در روزنامه نگاری هم ساختار مردانه قابل مشاهده است، بنابراین گفتمان زبان باید عوض شود و با همین تیراژ اندک هم می شود این زبان را عوض کرد.

زنستان: بردن مسائل زنان به همه ی صفحات روزنامه، ایده آل است اما در فضای حاکم بر
مطبوعات، این راه کار چقدر عملی ست؟ علاوه بر اینکه دبیر سرویس ها همه مردند و در هر
سرویس چند خبرنگار زن وجود دارد؟ این خبرنگارها چقدر در حوزه های تاثیر گذار فعال هستند؟ وقتی این ایده عملی می شود که خبرنگارهای زن هم به اندازه ی مردها فرصت فعالیت و حضور داشته باشند و بتوانند کار کنند. به نظر می آید که حتی با وجود مردان روزنامه نگاری که دیدگاه جنسیتی دارند، تعداد انقدر نیست که از آن امکانی که صفحه ی زنان ایجاد می کند چشم پوشی کنیم. یعنی این صفحه می تواند به عنوان امکانی باشد که خلا را جبران کند تا وقتی که به آن ایده آل برسیم.




ف.خ: در مورد تجربه ی روزنامه ی خودمان، در اعتماد ملی، بعد از رفتن مریم حسین خواه، دیگر صفحه ی زنان نداریم. خودم چون در حوزه ی خبری کار می کنم، وقتی بتوانم کاری در این زمینه ارائه می دهم. اما به هر حال معتقد نیستم که عدم تاثیرگذاری زنان، محض است. ضمن اینکه به نظرم هدف ما از نوشتن و کار در رسانه ها صرفا تغییر رفتار دولت نیست. ما می خواهیم حیات اجتماعی جامعه را زنده نگه داریم و یک سری حساسیت ها را منتقل کنیم. ممکن است تاثیر زودهنگامی هم از آن نبینیم اما فکر می کنم موثر است. از یک طرف هم فکر می کنم آن صفحه ی زنانی که ما تا به امروز در روزنامه های مان تجربه کرده ایم آنقدر از دغدغه های زندگی گروه بزرگی از زنان دور بوده است که عملا فقط خود و دوستانمان آن را خوانده ایم. در شکل کلی تر، تقریبا در تمام صفحات همین کار را می کنیم. در مورد صفحه ی زنان فکر می کنم بودنش بهتر از نبودنش است و باید در شکل و محتوای آن صفحات تجدید نظر کنیم. دغدغه ی زندگی روزانه ی مردم در صفحات روزنامه و صفحه ی زنان به نمایش گذاشته نمی شود. خرده فرهنگ نخبه گرایی وجود دارد که مانع از این مساله می شود. در مورد حساس کردن سرویس های دیگر من می توانم از تجربه ی کاری خودم بگویم. دبیر سرویس ما نه تنها نگاه جنسیتی ندارد بلکه صد در صد مخالف است. یعنی ما پیش از چانه زنی با سردبیر باید از سد دبیر خودمان بگذریم. در عین حال ما بین دو سرویس ورزشی و حوادث هستیم. در سرویس ورزشی، با اینکه مردها هستند اما نسبت به هر اتفاقی که در حوزه ی ورزش زنان در سطح دنیا روی دهد حساس شده اند و آن را کار می کنند. این به نظرم تاثیر ما بر آنها و باعث خوشحالی ست. یا در صفحه ی حوادث، کلیشه های جنسیتی در مورد ادبیات روزنامه نگاری زیاد است مثلا مادرناتنی بی شرم و ... ما مدام در حال تذکر دادن هستیم و تاثیر هم دارد. به هر حال به نظرم علاوه بر همه ی این مسائل نیاز است که آسیب های کوچک و جزئی زندگی زنان نشان داده شود. یک نکته ی انتقادی هم که نقد از درون حساب می شود این است که ما روزنامه نگارهای زن همدیگر را به خوبی نمی شناسیم. در حالی که وقتی یک هدف را دنبال می کنیم باید با هم در ارتباط باشیم و به هم ایده بدهیم و حتی گاهی بر روی بعضی مباحث به صورت موج کار کنیم.

• زنستان: شما به عنوان روزنامه نگارهای زن که دغدغه ی جنسیتی دارید، چگونه با دیگر سرویس ها ارتباط می گیرید؟ چه دیالوگی را در پیش می گیرید؟

ف.خ: در این زمینه اگر اتفاقی نیافتاده ضعف خودمان هم بوده است. ما باید مثل امضا جمع کردن، برویم و با سرویس های دیگر، ارتباط برقرار کنیم.

ا.ا: ما که حساسیت های جنسیتی داریم بهتر است وقتی به یک خبری در مورد زنان دسترسی داریم اصل خبر را اگر در حوزه ی خودمان نیست به سرویس مربوطه بدهیم.

ت.ب: به نظر من هم می شود این خبرها را به سرویس های مربوطه پیشنهاد داد.

زنستان: و پرسش آخر اینکه به عنوان زن، در حیطه ی کاری خود چقدر با محدودیت و تبعیض جنسیتی رو به رو بوده اید؟

ف.خ: ما به عنوان مثال نمی توانیم در تحریریه سیگار بکشیم اما مردها می توانند. در همشهری هم همین طور بود.

ت.ب: به نظرم ما بیشتر در فضای خبری مشکل داریم. مثلا در حوزه ی نیروی انتظامی، وقتی افراد را تحت عنوان اراذل و اوباش می گرفتند اصلا از زنها دعوت نمی کردند که خبر تهیه کنند. بچه ها بر خورد خوبی در حوزه ی نیروی انتظامی نمی بینند یا برای مانورهای جنگی به خبرنگاران زن اطلاع داده نمی شود.

ش.ر: من در شرق در گروه اجتماعی با این مشکل برخورد نکرده ام.

ا.ا: ببینید تفاوتی که من دیدم این است که مثلا وقتی دبیر سیاسی در مورد تیتری نظری دارد، فقط اعلام می کند که این تیتر خوب است اما من باید توضیح بدهم که به چه دلیل فلان تیتر را داشته باشیم. فرضا اگر بخواهم تیتر زنانه باشد باید توضیح بدهم که شاید سردبیر قانع شود و شاید هم نه. اما در مورد تیترهای مردانه این گونه نیست.

زنستان: دوستان، از وقتی که در اختیار سایت زنستان گذاشتید سپاسگزاریم.

Montag, 10. September 2007

مجلسیان ! این لایحه را از دستور خارج کنید

تومار امضای 2000 مدافع حقوق برابر در اعتراض به لایحه خانواده

با آغاز سومين سال فعاليت دولت نهم، هيئت دولت لايحه اي را تحت عنوان "حمايت از خانواده" به منظور بررسي و تصويب به مجلس شوراي اسلامي فرستاده است. اين لايحه بنا به ادعای ارائه دهندگان اش به دليل «لزوم تطبيق قوانین جاری با مسائل روز» و «رفع كاستي ها و نواقص در قوانين موجود ِ حاكم بر نهاد خانواده» پيشنهاد شده است، حال آن که مواد مندرج در لایه چنین ادعایی را رد می کند. این لایحه نه تنها تطبيقي با واقعيات زندگي زنان امروز ايراني ندارد بلكه قوانین پیشنهادی آن عقب گردي 42 ساله را به نمایش می گذارد. در شرايطي كه جامعه ایران بیش از گذشته بر ضرورت استقرار قوانین عادلانه و انسانی تاکید دارد و در حالی که زنان و مردان عدالت طلب بسیاری حول حرکت های دسته جمعی (از جمله کمپین یک میلیون امضاء) برای تغییر قوانین تبعیض آمیز تلاش می کنند و به قوانين نابرابر و ظالمانه ای چون ديه، ارث، شهادت اعتراض دارند و خواهان وضع قوانین عادلانه و برابر در ازدواج، طلاق، سرپرستي فرزند، تابعيت، خروج از كشور و نیز لغو چند همسري (تعدد زوجات) هستند، متاسفانه ماده 23 اين لايحه پيشنهادي، نه تنها به شان و كرامت انساني زن توجهي نكرده و خواستار منع تعدد زوجات نشده است بلكه در عملي تعجب برانگيز یک گام هم به عقب برگشته و حق اجازه همسر در ازدواج مجدد مرد را که پیش از آن در قانون وجود داشته از زن سلب كرده و انجام آن را تنها منوط به تمكن مالي مرد و تعهدی «بدون ضمانت اجرایی» از سوی مرد بر اجراي عدالت بين همسران دانسته است! لایحه نویسان قانون خانواده به واقع این لایحه را برای مردان نوشته اند نه زنان، چرا که چنانچه مجلس شوراي اسلامي لايحه پيشنهادي دولت را تصويب كند مردان فرصت طلب براحتی می توانند تنها با پرداخت مهريه همسر خود، و سپردن تعهدي ضمني بر اجراي عدالت بين همسران، زن ديگري اختيار كنند در حالي كه هنوز ازدواجي رخ نداده است و معلوم نيست قاضي از چه طریق قرار است پي به عادل بودن مرد ببرد. این درحالی است كه در شهرهاي كوچك و دور افتاده و روستاها به دليل تسلط مردان بر زندگي زنان و ناچيز بودن مهريه آنان، مرد مي تواند به راحتي مهريه را پراخت كرده و زن مجبور است بدون داشتن حق طلاق و حتي حق اعتراض، به زندگي تحقیر شده خود ادامه دهد. به راستی دولت مردان بر اساس كدام منطق و عقلانيتي چنين لایحه ای را در جهت «تحكيم بنيان خانواده» و «تطبيق با واقعيات روز» دانسته اند؟ به واقع، این چه لایحه ای است که معیارهای انسانی را با میزان های مالی شوهران می سنجد و به جای آنکه برای کاهش پیامدهای بی حقوقی زنان مثلا در نداشتن حق طلاق، تدبیری بیاندیشند دغدغه افزایش حقوق غیرانسانی مردان را دارد؟! لايحه ی به واقع " حمایت از مردان خانواده" نواقص متعدد ديگري هم دارد. از جمله در ماده 25 آن ذكر شده است وزارت اقتصاد و دارايي موظف است سالانه مبلغي را به عنوان مهريه متعارف اعلام كند و از مهريه هاي بالاتر از حد معمول در هنگام ثبت ازدواج، به صورت تصاعدي ماليات وصول نمايد. اين بدان معناست كه از اين پس عروسان جوان در مقابل نداشتن حق طلاق و اجازه ازدواج های مجدد و بی قید و شرط برای مردان، مجبور خواهند بود براي مهريه اي كه هنوز دريافت نكرده اند و معلوم هم نيست تا پايان زندگي مشترك آن را دریافت خواهند کرد یا نه، در زمان عقد، ماليات مهريه خود را به دولت پرداخت نمايند.ماده 2 اين لايحه حضور سه قاضي را در دادگاه خانواده الزامي و حضور قاضي زن را «حتي المقدور» دانسته است در نتيجه زنان تحقیرشده و رنج كشيده در دادگاه مجبور خواهند بود در مقابل سه قاضي مرد از دردها و انواع فشارهاي زندگي مشترك خود سخن گويند و از شخصي ترين مسائل زندگيشان پرده بردارند تا شايد بتوانند در مقابل مردان قاضي از حق خود دفاع كنند. از این رو پرسش این است که چگونه مي توان به سادگي از كنار تمام ناگفته هاي سر به مهر اين زنان مظلوم و بي دفاع در دادگاه گذشت و ادعاي عدالت و قضاوت داشت؟ براساس ماده 22 لايحه پيشنهادي، ثبت ازدواج موقت (صیغه) كماكان الزامي نيست و تابع آيين نامه اي خواهد بود كه موکول به تصویب وزیر دادگستری در آينده ای نامعلوم است. آيين نامه اي كه معلوم نیست چيست و حداقل تا زمان تصویب همچنان شاهد گسترش تعداد هرچه بیشتر زنانی خواهیم بود که هیچگاه نمي توانند ثابت كنند همسري دارند و نیز زندگی پررنج كودكاني را نظاره خواهیم کرد كه شناسنامه نخواهند داشت و البته مرداني را خواهیم دید كه بی رحمانه و بدون هیچ بازخواستی زندگي زنان را به آتش مي كشند. متاسفانه در نظام حقوقي موجود كشور ما، واحد انسانی مرد است و حق و حقوق انساني زن نيمي از حقوق يك مرد تعريف شده است. سایه اين قوانين تبعیض آمیز در زندگی زنان جامعه پهناورمان از قوميت ها، زبان ها و مذاهب مختلف گسترده است و بحران آفرین، و خانواده های بسیاری (به ویژه از طبقات محروم) را متلاشی کرده و می کند. با این وجود دولتمردان ایرانی به جای راه حل منطقی و عادلانه برای بهبود این وضعیت نابسامان، با ارائه لایحه ای غیرانسانی به مردان صاحب ثروت و قدرت امکان بهره گیری از این اختیارات غیرانسانی اما قانونی را داده اند و گویی مصمم شده اند که حرمت و کرامت زنان و مادران سرزمین خود را تا آن جا که می توانند به خفت و حقارت بکشانند، انگار قانون تعدد زوجات کنونی که خود تحقیر مکرر زنان است کافی نبوده که دولتمردان ما آستین همت برای تشدید این تحقیر بالا زده اند. این درحالی است که انتشار خبر این لایحه در افکار عمومی چنان وحشت و سردرگمی در میان خانواده ها باعث شده که از هم اکنون زنگ خطر را برای هر ایرانی آزاده و مدافع حقوق برابر، به صدا درآورده است. از این روست که ما امضا كنندگان اين بيانيه ضمن اعلام اعتراض شديد خود به وجود قوانين تبعيض آميز به ویژه قانون تعدد زوجات، خواستار لغو بدون هیچ قيد و شرط این ماده قانونی هستيم و اعلام مي كنيم چنانچه مجلس شوراي اسلامي لايحه جدید پيشنهادي را از دستور كار خود خارج نكند، دست به اقدامات جدي تري خواهيم زد. اگر روزی این لایحه در صحن مجلس مطرح شود، بی شک نمایندگان مجلس بدون حضور و صدای عدالت طلبانه ما در مقابل مجلس، آن روز را نخواهند گذراند.

اسامی به ترتیب حروف الفبا (بر اساس نام کوچک):
آبتين صراحي‌طلب / آتنا گرگانی / آتوسا قرابیگلو / آتوسا مجتهدی / آتیه لیاقی / آذر اسدی کرم / آذر حسين دخت / آذر دهقانی / آذر شاه مرادي / آذر عطاري / آذر محرابی / آذرمیرزا پور / آرارات راطوسيان / آرزو صادقي / آرزو مختاريان / آرزو مدنی / آرزو مهیمنی / آرش اكبري نيا / آرش بهمنی / آرش بیژن زاده / آرش پرويز / آرش حسن‌نيا / آرش خاندل / آرش شکرلو / آرش قهقايي / آرش كريمي / آرش مولانایی / آرش هشت رودي / آرش کاویانی / آرش یدالهی نیا / آرشام پارسي / آرمان شفیعی / آرمان ميهن دوست / آرميتا بيات / آرمين امير لو / آريا عبيدي / آزاد روشنی / آزاده بکاهی / آزاده ثبوت / آزاده حبيبي / آزاده حسن‌نيا / آزاده حمدحسين / آزاده رحماني / آزاده رحيمي تهراني / آزاده سرودی / آزاده محمديها / آزاده مولوی / آزاده کراری / آسیه امینی / آفاق نصر / آفرين علوي / آماندا ميهن دوست / آمنه شيرافكن / آناهيتا آقاخاني / آناهيتا آقايي / آناهيتا پاشاپور اميري / آناهيتا رحيمي / آناهيتا يار محمدي / آناهیتا رزاق / آناهید رمضی / آوا توفیق / آوا نوايي / آویده طباطبایی / آيتك جراحي طلب / آيدا اخوان / آيدا رحمانيان / آيدا رحمانيان / آيدين سالك / آينده آزاد / آیدا روشنفکر / آیدا سعادت / آیدین جهانبخش
ابراهيم اميني / ابراهيم مددي / ابراهيم باي‌سلامي / ابوالقاسم کیا / احترام شادفر / احسان الله طهماسبی / احسان تهامی / احسان رمضانيان / احسان صلح جو / احسان قاسمی / احسان كاهه / احسان ملک پور / احسان مهرابي / احسان نوروزي / احمد احمدی / احمد تقوايي / احمد حیدری / احمد رضا حائري / احمد رفيعي / احمد زيدآبادي / احمد فندرسک / احمد قشمي / احمد ملكي / احمد ملكي / اردشیر استاد / اردلان حسيني / ارژنگ شکرلو / ارژنگ علي آبادي / ارشيا خوشفرد / ارشیا نوری / ارمغان سقراط / اسماعيل اسماعيل زاده / اسماعيل شبان / اسماعيل ناطقي / اسماعیل آزادی / اسماعیل ساوری / اشرف خسروی / اشکان دوستی / اصغر نعمتی / اعظم ابطهی / اعظم السادات هاشمی / اعظم خاتم / اعظم خطیبی / اعظم عفتي / اعظم مرادی / افرا شکرلو / افروز مغزی / افسانه افزونی / افسانه برزویه / افسانه بلوچي / افسانه جمشيد لو / افسانه رحيمي زاده / افسانه رستمی / افسانه زند مير الوند / افسانه شيرزاد / افسانه مدبر / افسانه نوذری / افسانه وفائي / افسر جودکی / افسون ستایش / افشین جمالی / اقبال اقبالي / اقدس اميني / اقدس مرعشی / اقدس مومنی / اكبر اميني / اكبر عطري / اكبر گنجي / اكبر ناصر بخت / اكرم حسني / اكرم دادخواه / اكرم رحيم اف / اكرم زندي / اكرم لطفي زاده / اکرم اسانلو / اکرم اقبالی / اکرم السادات خدیو / اکرم بیگی / اکرم حاج امینی / اکرم عزیزی / اکرم موقری / اکرم مینویی / البرز انواری / المیرا علی حسینی / الناز انصاري / الناز مظاهري / الناز ناطقي / الهام اسماعیلی / الهام اشرفپور / الهام الله يارغني / الهام امیری / الهام ايلامي / الهام بافتی / الهام برنجيان / الهام ثبوت / الهام جابري / الهام حاج صادقی / الهام زارع زاده / الهام صمد اصفهاني / الهام طاهري / الهام عابديني / الهام غني پور / الهام قيطانچي / الهام كاهه / الهام محمدي / الهام محمديان / الهام محمدپور / الهام ملک پور / الهام وطن خواه / الهام يزدانيان / الهه اخوان / الهه امانی / الهه اکبری / الهه بشيري نژاد / الهه سجودي / الهه سروش نیا / الهه شريف پور (هيكس) / الهه صادقي / الهه صدر / الهه ضيائي پور / الهه عصاران / الهه مبيني / الهه موسی اکبری / اليرا فرهنگي / الیاس خلج / الیز ساناساریان / اميد ايران مهر / اميد سرخي / اميد مدني / امير ابراهيمي / امير اميرقلي / امير راعي‌فرد / امير رضا يوسفي / امير عليزاده / امير گائيني / امير محمد فرهادي / امير مسعود كرماني / امير نورمندي / امير يعقوبعلي / امينه كلاهي / امید مدنی / امید نعمتی / امیر پورنصر / امیر حسین ایرجی / امیر خالقی / امیر شیخ / امیر یوسفی / امیرحسام صلواتی / امیرعباس نخعی / انسيه ساكتي / انسیه محرمانی / انوشه اخوان / انوشه واعظی پور / ایران سلطانی / ایراندخت فامیلی / ایرج زرکلامی / ایمان معمار / ايرج جواهری / ايلقار صمد زاده / ایثار پوراسلامی / ايمان احمدي / ايمان خسروي
بابک احمدی / بابک احمدی پور / بابك بيات / بابك خدرلي / بابك سليماني / بابك ميهن دوست / باربد گلشيري / باقر صارمی / بتسابه پسنديده / بتسابه نبي ييان / بدرالسادات مفيدي / بدري وليان / برسابه یزدان پناه / بتول دولتخواه / بتول رکاب دار / بتول غني ور / بنفشه آزادي نژاد / بنفشه بندعلي / بنفشه حجازي / بنفشه رمضاني يگانه / بنفشه فقير / بنيامين ميهن دوست / بهار حسيني / بهاران نوذری / بهارك رمضاني يگانه / بهاره ابراهيمي / بهاره اميري / بهاره امین / بهاره فامیلی / بهاره مرادی / بهاره مهاجری / بهاره میرزاحسین / بهاره آزادي / بهارک کشاورز / بهجت حاج حسيني / بهجت داداشی / بهداد بردبار / بهدخت آشوری / بهرام امیری / بهرام دزكي / بهرام سپاسگزار / بهرام فیاضی / بهرام واحدی / بهروز توکلی / بهزاد اسلامي مسلم / بهزاد توفیقیان / بهزاد لاهور پور / بهزاد مهراني / بهزاد مهیمنی / بهشته فارغی / بهمن آزادي / بهمن امير حسيني / بهمن ایرانی / بهمن قهرمانی / بهمن محمدي / بهمن نيرومند / بهناز مختارطرقی / بهناز مختاری / بهناز مهرانی / بهنام دارايي‌زاده / بهنام کیانی / بيتا طاهباز / بيژن پيرزاده / بيژن مشاور / بيژن نعيمي / بیزن مسجدی / بیژن امیری
پارسا سرمدي / پارسا كرمانيان / پدرام يوسفي / پرتو نوری علا / پرستو اله ياري / پروانه پرهيزكار / پروانه تنگ شکر / پروانه راد / پروانه ناطقی / پروانه وحيد منش / پروشات شکرلو / پروین اردلان / پروین اشرفی / پروین دخت سرجویی / پروين شوكت / پروین ضرابی / پروين قائم مقامي / پری صادقی / پور پريا حيدري / پریا رضایی / پريسا اديب زاده / پریسا روشنفکر / پریسا کاکایی / پریسا مرعشی / پریسا نوذری / پريش پهاكين / پریشاد تهرانی / پريناز اتابكي / پریناز بهبهانزاده / پریوش نوروز / پژمان خرسند / پگاه سجادی / پويا پويايي / پویان تحویلداری / پويش عزيزالدين / پویه مددي / پيام ابوطالبي / پیمان سید حسینی / پیمان مجتهد پور / پیمان محتشمی / پيمان مقدم / پیمان میدانی / پیمانه خدابنده لو / پارسا سرمدي / پانته آ نظران / پانته آ كرد / پرن قجاوند / پرنيان تاييدي / پرویز نعیمی / پروين بهمني / پروين بيك / پروين حسين زاده / پروين دانا / پروين شاطري / پري اينانلو / پري سبحان / پري مقدم / پری ناز نعیمی / پریا نعمتی / پروانه نعمتی / پریسا بیانی / پريسا ديوان دره اي / پریسا رضوی / پریسا وحیدی راد / پرين كريم زاده / پريوش جام جم / پژهان مختاري / پگاه آهنگراني / پگاه عسگري عراق / پوپك كريمي / پوپك مهاجر / پوريا خسروي / پویا نعیمی/ پويا مددنژاد / پيمان لقايي / پيمان وليزاده
تارا سپهري فر / تارا نجداحمدی / تارا نيازي / تانيا زند مير الوند / ترانه بني يعقوب / ترانه راد / ترانه روستا / ترانه بهرامی / ترانه زنده رودی / ترانه ساسانی/ ترانه تبریزی / تهمينه دولتشاه / تينا چوبين / تورج پارسى / تهمينه سنجري / تينا سلطاني / /ترانه امین/ ترانه امیر تیموری
ثريا عزيز پناه / ثريا فاخته / ثريا فلاح / ثریا یعقوبی / ثریا بهرامی/ ثریا باباخانی / ثمانه صفريان / ثمانه قدرخان / ثمره رضايي شيرين / ثمين نورمحمدي / ثمينا رستگاری /
جادی میرمیرانی / جاوید پاینده / جعفر پناهي / جعفر شرف / جعفر منیعی / جلال سجادی / جلوه جواهري / جمال جمشيدي / جمشيد صفايي / جمشيد عرفاني / جمشيد قراجه داغى / جميله سالم / جميله صفري / جواد دليري / جواد صفوی زاده / جواد غارايي / جواد لگزيان / جواد موسوی خوزستانی / جوانه جواهری / چيدن وثيق
حامد بذر افکن / حامد توفيق / حامد صابری / حامد قهرمانیان / حامد مصطفوی / حبيبه پارسا منش / حديث جاوداني / حديث قاسمي / حسام روحاني زاده / حسام فيروزي / حسام محمد حسيني / حسن اسدی / حسن اكبري نيا / حسن بهزادي / حسن درويش‌پور / حسن راستین / حسن رودگر / حسن ظهوري / حسن عرب زاده حجازي / حسن يوسفي‌اشكوري / حسين باستاني / حسين باقر زاده / حسين خانجانخاني / حسين رمضاني / حسين شيبان / حسين كبير / حسين مطلبي / حسين منتظر حقيقی / حسین خسروی مقدم / حسین قاضیان / حسین نامی / حشمت عصاره / حميد افضل / حميد برومند / حميد چمن / حميد رضا اميني / حميد فريد / حميد كاوندي / حميد مقدم / حميد يعقوبي / حميدرضا ابراهيم زاده / حميده آزاد / حميده نظامی / حمید رستمی / حمید شاطری / حمید قهوه چیان / حمیدرضا حسیني / حمیده صمدی / حمیده فرهمندیان / حنیف یزدانی / حوریه حسینی / حوریه خسروشاهی / حوریه میرحسینی / حوریه بهروزی
خجسته دشتستانی / خديجه اسمار / خديجه مهدوي / خديجه مومني / خدیجه داوری / خدیجه شعبانی / خدیجه مقدم / خدیجه شیخ الاسلامی / خدیجه بهرامی / خسرو نسيم پور / خشایار دیهیمی / خورشید عابدین / خيرالله لقايي
داراب حوری / داريا زينال زاده / داريوش تهراني / داریوش اسفاری / داریوش شکرایی / دامون گلريز / داود بادامچی / داود محمدپور / داوود رضوي / داوود مایلی / داوود کرمي حشمت / دل آرام علي / دلارام سيد روهينا / دلارام پورحسن/ دلاور توکلی / دنيا بيگلري / دنیا راد
راحله حسینی / راحله عسگري زاده / راحله ميثم / راحله وکیلی / راضيه لقماني / راضیه غفاری / راضیه محجوبی / راضیه مرادی / راضیه میرصفایی / راضیه مهندسی / رامتين كرچكي / رامين اسدي / رامين كريمي / رامین اخلومدی / رامین مسلمیان / رامین موتاب / ربابه جلالی / ربابه گلمکانی / ربابه میرشکاری / ربابه ندري / رجا احمدی / رحمان‌قلي قلي‌زاده / رحيم دانايي / رحیم قابل نژاد / رزا بهمن پور / رزا قراچورلو / رزيتا شهباز كشوري / رزیتا کیا / رسول انجمني / رشيد اسماعيلي / رضا آشفته / رضا بصیری / رضا تهراني / رضا دلبري / رضا رحيم پور / رضا سامانی / رضا سیدی پور / رضا شجاعيان / رضا عارفي / رضا علیزاده / رضا گوهرزاد / رضا مبشري / رضا محموديان / رضا ميمند / رضا والی / رضا کاکاوند / رضا خندان / رضاسرهنگی / رضوان پاشازاده / رضوان مقدم / رضوانه حقيري / رفعت رمضاني / رقيه آبگون / رقيه رزمي / رها بيگ محمدي / روجا بندری / روح الله كلانتري / روح انگيز واهي / روحی افسر / رودابه دولتشاه / روزبه درنشان / روزبه رياضي / روزبه زندی فر / روزبه شفيعي / روزبه ملكي / روزبهان اميري / روزيتا بصيري / روشنک قریشی / رومينا ملكي / رومیصا رهبر / روناك عزيزي / رويا برومند / رويا بهمن پور / رويا سلامتي / رویا صادقي / رويا طحان / رویا پورمجد / رویا حسینی / رویا رهبر / رویا صحرایی / رویا طلوعی / رویا محمدی والا / ريحانه تورنجي / ريحانه قهرمان لو / رکسانا ستایش / ریحانه حقیقی / ریحانه نامدار
زارا امجديان / زانيار احمدي / زري طبائي / زرين كشاورز / زری سالاری / زری شکاری / زری طالبی / زری عرفانی / زكيه مراد / زکیه مستوری / زلال يوسفي / زهرا آذر / زهرا استادعلي / زهرا اسکندریان / زهرا آقایی / زهرا بايرامي / زهرا بيگدلي / زهرا جعقري / زهرا جلالی / زهرا جمالزاده / زهرا جواهری / زهرا خضاب / زهرا درياني / زهرا ربيعي / زهرا زمانی / زهرا سبزه سلطانی / زهرا سلماسی / زهرا سوق / زهرا شعبانی / زهرا صادقي / زهرا طلایی / زهرا علي‌زاده / زهرا علی کردی / زهرا قائم مقامي / زهرا قنبري / زهرا مالکی / زهرا محمدي / زهرا موسی وند / زهرا میرهاشمی / زهرا مینویی / زهرا نجفی / زهرا احمدی / / زهرا هاشمی / زهرا واحد / زهرا ياوري / زهره ارزني / زهره اسد پور / زهره امین / زهره اميني / زهره خوش نمک / زهره رایج / زهره صادقي / زهره عبدالله زاده / زهره عراقي / زهره عطاري / زهره قاسمي / زهره كلانتري / زهره مقدم / زهره مقصودي / زهره مهدوي / زهره نصر الله زاده / زهره ولیدابادی / زيبا گلشني / زينب پيغمبر زاده / زينب روحاني / زينب عباسي / زينت رفتاري / / زیبا لاهیجی / زینب آزیراک / زینب ایزد پناه / زینب چاوشی / زینب نادرلو / زینب کوه گرد
ژاله احمدی / ژاله بهنام / ژاله سالاری / ژاله شادي طلب / ژيلا بني يعقوب / ژیلا حسینی / ژیلا مدنی / ژینوس قنبری
ساجده شریفی / ساچلي افلاكي / سارا اسمي زاده / سارا اكبري / سارا ایمانیان / سارا بیگ محمدی / سارا تاوان / سارا حقيقي / سارا حلم زاده / سارا داودي / سارا داووديان / سارا رضواني / سارا روشن / سارا سعیدی / سارا صادقي / سارا كرمانيان / سارا لقايي / سارا لقماني / سارا محمد زاده / سارا معصومي / سارا معمار نظری / سارا احمدزاده / ساره جهان بین / ساسان آقايي / ساقي حيدري / ساقي لقايي / سالومه حميدي / سامان رسول پور / ساناز الله بداشتي / ساناز اميرختايي / ساناز حيدري / ساناز دهدشتی / ساناز مستوفي / ساناز مهینی / سايه موسوي / سبیکه خورشیدی / سپیده اعلمی / سپهر شکوهی / سپهر لقايي / سپيده بردبار / سپيده خدابنده / سپيده سلامي / سپيده عزيز آبادي / سپيده قدرت / سپيده مجدفريدي / سپیده پورآقایی / سپیده پورموسی / سپیده علمی / سپیده گیلاسیان / سپیده موسوی / سپیده یعقوبعلی / ستار امینی / ستاره حجتی / ستاره سجادی / ستاره هاشمي / سجاد سالك / سجاد شجاعي / سجاد نیکنام / سحر ابراهيمي پور / سحر ابوالقاسمي / سحر احمدي / سحر افاضلي / سحر آیین دار / سحر بني اسدي / سحر روان / سحر سجادی / سحر سعيدا / سحر سيدي / سحر صنیعی / سحر طالبی / سحر غلامي / سحر مرانلو / سحر مفاخري / سحر واثقی / سحرناز سماعی‌نژاد / سرور صاحبي / سروش آریا / سروش مظفر مقدم / سروش نديمي / سروه آقایی / سروه مرادويسي / سعيد احمد زاده اردبيلي / سعيد امامي / سعيد ترابيان / سعيد حبيبي / سعيد شعب الدين طباطبايي / سعيد لنگرودي / سعيد موسوي / سعيد نعيمي / سعيده اسلامي / سعيده اسمي زاده / سعيده اصغري / سعيده بهنام / سعید درویش / سعید رضوانی / سعید نعیمی / سعید کلانکی / سعیده اسدی پور / سعیده اسلامی / سعیده شادابی / سفر سعيد / سكينه بيات / سكينه قنبري / سكينه نور محمدي / سلما شمس / سلماز مقدم / سلمان سیما / سلمان مفخمی / سلمان یگانیه / سليمان محمدي / سلیمان جواهری / سمانه اكبري / سمانه جاویدان / سمانه حسینی / سمانه رشيدي / سمانه شاكري / سمانه فدايي / سمانه فريد / سمانه گلاب / سميرا اكبري / سميرا شمالي / سميه احمدي / سميه جواهري / سميه رضايي / سميه فريد / سميه همتي /سمیرا داداشی / سمیرا مقدم / سمیرا کلهر / سمیه جهان بین / سمیه جواهری / سمیه صفری / سمیه نصیری / سمیه وکیلی / سهراب مهدوی / سهره لاری / سهند عارف / سهيل صديقي / سهيل عقدائي / سهيلا اميني / سهيلا رفيعي / سهيلا مكاري / سهيلا ميرفخرايي / سهيلا وحدتي / سهیل باقری / سهیلا بسکی / سهیلا تنباکوزاده / سهیلا ستاری / سهیلا فیاض پور / سودابه آزاد / سودابه دریا / سودابه سیرجانی / سودابه صادقي / سودابه فرقاني / سودابه قیصری / سودابه كاظم زاده / سوسن سليمي / سوسن طهماسبي / سوسن مستقيم / سوگل اميني / سوگل پوررجب / سولماز تاج محمدي / سولماز حسيني / سولماز خياطي / سولماز دهقاني / سولماز شریف / سولماز صانعی / سونیا احمدی / سونیا غفاری / سيامك طاهري / سياوش باراني / سياوش سعادتيان / سياوش مؤمني / سياوش منتظري / سيد حسين روحاني / سيد سعيد جليلي / سيد فريد حسين زاده / سيلانه علوي / سيما حسين زاده / سيما خانه عنتا / سيما مرتضوي / سيمين حق خواه / سيمين درگاهي / سيمين گرگي / سکینخ خالی فقیلی / سکینه متاعی / سکینه مفخمی / سیاوش حاتم / سیاوش حیدری / سیاوش خاموشی / سید حسن کاظم زاده / سید مهدی احمدپناه / سیدرضی موسوی / سیروس حسینی / سیمین امینی / سیمین بهبهانی / سیمین دها / سیمین مرعشی / سیمین وخشوپور / سیمیندخت فامیلی
شادي آزادي / شادي ايماني / شادی شیرازی / شادی صدر / شاهد حلاج نيشابوري / شاهد خلیلی / شايا شهوق / شايسته قدس / شایسته ضعیف السادات / شبنم ابراهيم زاده / شبنم ابراهیمی / شبنم بهرامی / شبنم خرسندي / شبنم فتحي / شبنم فكور / شبنم مفخم / شراره رضایی / شراره فرتوسی / شراره محمدي ميري / شروين آريان فر / شعله شاهرخی / شقايق درنشان / شقايق طيبي / شقایق علیپور / شكوفه صدر / شكوفه فراشي / شكوفه منتظري / شمسي جاويدان / شمسی اکبری / شمسی علیزاده / شهاب آزادی / شهاب الدین شیخی / شهاب فیضی / شهاب ميرزايي / شهرام آقامیر / شهرام شیدایی / شهرام لقايي / شهرام هشت رودي / شهربانو سبزی / شهرزاد افتخار / شهرزاد الياسي / شهرزاد باقری / شهرزاد كاظم‌زاده / شهرزاد هادیان / شهرزاد هاشمی / شهره خليلي / شهره موحدی / شهريار تاري / شهلا ابقاري / شهلا انتصاري / شهلا پور رجب / شهلا جعفریان / شهلا حائري / شهلا حيدري / شهلا شفيق / شهلا شفیعی / شهلا لاهیجی / شهلا مبینی / شهلا محسنی / شهلا مرئی / شهناز زبردست / شهير نجفپور / شهين توانا / شهين حسيني / شهين زينعلي / شهین بایزیدپور / شهین بهبهانی / شهین رضائی / شهین شکاری / شوكت كمالي / شوكت محمد پور / شيده فتحي / شيرين اردستاني / شيرين شاه حسيني / شيرين عنايت نژاد / شيرين مظاهري / شيما اميدي / شيما تاجعلي / شيما شهرابي / شيما فرزاد منش / شيما قاسميان / شيوا آبا / شيوا بديهي نژاد / شيوا طحان / شيوا ملا علي / شکوفه جواهری / شکوه رضوانی / شیدا پورمند / شیدا نیک انجام / شیرانا بهروزی / شیرین حاجیلو / شیرین عبادی / شیرین لواسانی / شیرین محجوبی / شیرین موسوی / شیرین مومنی / شیرین ناجی / شیما خاکی / شیوا دولت آبادی / شیوا متین فر / شیوا نظرآهاری
صادق خاموشی / صادق نوابي / صادق نیا / صالح امیری / صالح حسيني لاريجاني / صالح صادقی / صبا روحانی زاده / صبا شکوهی / صدرا عبدالهی / صدرالدین زاهد / صديقه دوشا / صديقه كبريايي / صديقه محمدي / صديقه مددي / صديقه نعمتي / صدیقه دبابی / صدیقه رفيعي نژاد / صدیقه علیمردانی / صدیقه مقدم / صدیقه کاتبی / صدیقه کشاورز / صغرا خضاب / صغرا عقیلی / صغري بيات / صفا پوينده / صفا سراج / صفا طیبی / صفت الله جواهری / صنم دولتشاهی / صنم رشیدی / صنم نیلفروشان / طاهره امجدي / طاهره تقي زاده / طاهره توسکی / طاهره خسروشاهی / طاهره ملكي / طلعت تقی نیا / طنین زارعی / طيبه مصدق / طیبه رحیم بیگی
عادل حسن زاده / عادله رهبر / عادله فرحي / عاطفه اكبري / عاطفه پهلوان / عاطفه گندم آبادی / عاطفه معرفت / عاطفه مغزی / عالیه مرادی / عباس آقايي / عباس صرافی / عباس عبدالله زاده / عباس عبدي / عباس مخبر / عباس ملكي / عبدالرضا تاجیک / عبدالرضا دولتشاه / عبدالعلي رضايي / عبدالله مومني / عبدالله وطن خواه / عذرا فراهانی / عذرا محمدپور / عذرا محمدي / عذرا مشهدي مراد / عذرا ملكي / عرفان ایرانی / عرفان قانعی فرد / عزت خیرابادی / عزيزالله ملکي قهفرخي / عسگر داوودي / عسل اخوان / عسل افشاری / عسل پيرزاده / عصمت محمد پور / عطيه بختياري / عطيه محب علي / عطيه يوسفي / عطیه صابری / عطیه واعظی پور / عطیه وحید منش / عفت اميني / عفت جودکی / عفت ماهباز / عفت محمدپور / علي اتحاد / علي اخوان / علي اصغر ذوالقدر / علي افشاري / علي اكبر ملكي / علي اكبر مهدي / علي پور علي / علي حاج قاسمي / علي حكمت / علي دهقان / علي رضا جباري / علي رضا رنجي پور / علي سعيدي / علي صادقي / علي ضيايي / علي عبادي / علي قديمي / علي كلايي / علي محمد صالحي / علي محمد ملكي / علي مساعديان / علي معظمي / علي مغازه / علي نيكويي / علي وفقي / عليرضا افشار / عليرضا جباري / عليرضا شفيع زاده / عليرضا علوي‌تبار / عليرضا فاميل دردشتي / عليرضا محمدپور / علی احمدی / علی اکبر خسروشاهی / علی جباری / علی حاجی آقا / علی حسین نیا / علی رضا رجایی / علی روزبهانی / علی سلماس / علی شاملو محمودی / علی شاه محمدی / علی صادقی / علی صارمی / علی عبدی / علی فتوتی / علی قائدی / علی لاریمیان / علی ملیحی / علی نوذری / علی نیکونسبتی / علی واحد / علی واعظی پور / علیرضا ارشادی فر / علیرضا بوربور / علیرضا خادمی / علیرضا عسگری / علیرضا موسوی / علیرضا کرمانی / عيسي رنجبر / عيسي سحرخيز / عيسي قاسمي / عیسی آزاد
غزال يوسفي / غزاله فلاح نژاد / غزاله مولوي / غزالی محجوبی / غزل آیتی / غزل دادور / غلام ملكي / غلام‌حيدر ابراهيم باي‌سلامي
فائزه جمالی عالم / فائزه شريف گلريز / فائقه كريم الديني / فاطمه آبگون / فاطمه اخلاقي / فاطمه آشتياني عراقي / فاطمه اكبري / فاطمه امين زاده / فاطمه باقری / فاطمه بايندر / فاطمه بيات / فاطمه پیغمبرزاده / فاطمه جبارزاده / فاطمه جواهری / فاطمه خضاب / فاطمه خلیلی / فاطمه خوشرو / فاطمه دهدشتي / فاطمه دولتی / فاطمه سبزه سلطانی / فاطمه سعيدي / فاطمه شاه نظري / فاطمه شهشهاني / فاطمه فرهنگ خواه / فاطمه گلزار / فاطمه گوارايي / فاطمه مسجدی / فاطمه مقدم / فاطمه نصرتي / فاطمه نصيري / فاطمه نظری / فاطمه واحد / فاطمه واقف / فاطمه کریم زاده / فتانه عباسي / فتانه کیان ارثی / فخری نامی / فخری شادفر / فراز افراشته / فراز یکیتا / فرانك فرزانگي / فرانک بدولی پور / فرانک فرید / فرح خدابخش / فرح طاهری / فرح كلانتري / فرخ آشوری / فرخ بزی / فرخ سلوكي / فرخنده اصفهانی زاده / فرخنده جبارزادگان / فرخنده غني پور / فرخنده مهجوران / فرزاد جاسمی / فرزاد رحيم پور / فرزانه راجي / فرزانه سلطاني / فرزانه شادفر / فرزانه طاهر خاني / فرزانه طاهري / فرزانه فرزاد / فرزانه قاسمي / فرزانه مرادی / فرزانه موثق نژاد / فرشاد خلعتبري / فرشاد شهسواري / فرشاد مرادی/ فرشته ابوالفتحي / فرشته اسدی / فرشته حيدري / فرشته صفري / فرشته مدبر / فرشته مولوي / فرشته ميهن دوست / فرشيد اسماعيلي / فرناز جمشيدي / فرناز سيفي / فرناز فاروغي زاده / فرناز ملكي / فرناز ناصر شريعتي / فرناز نصرتی / فرنگيس محمدي / فرنوش اشتری / فرنوش الله وردي / فرنوش تهراني / فرنوش سعيد پور / فرهاد روشن / فرهاد سلمانيان / فرهادداودی / فرهنگ سلامي / فروزان ثابتي / فروغ دهدشتی / فروغ شامی / فروغ قره داغی / فروغ لطفي / فروه اميني / فريال كاظمي / فريبا اسدي / فريبا داوودي ‌مهاجر / فريبا شادفر / فريبا عجم / فريبا مجد / فريبرز فرهادي / فريد فرهاديان / فريد مبصر / فريد هاشمي / فريده پورعبدالله / فريده جلالي / فريده رضایي / فريده غائب / فريده ملكي / فرين حسين روحانيان / فریبا آزاد / فریبا مرادی / فریبا یگانه / فریبرز رئیس دانا / فرید قاسملو / فریده اسدی / فریده خسروشاهی / فهيمه خضر حيدري / فهيمه محسني / فهیمه مازندراني / فهیمه مظاهری / فواد مجیدی / فيروز بختياري / فيروزه مهاجر / فیروزه فروردین
قاسم سينكي / قاسم شكاري / قاسم عباس زاده / قمر فلاح / قاسم روزبهانی
كامران طاهباز / كامران قهرمان / كاوه رضايي / كاوه شجاعي / كاوه كرمانشاهی / كاوه مظفري / كبري شاه چيني / كبري ملكي / كتايون خليلي / كتايون عنايت نژاد / كريم غلام زاده / كوهزاد رنجبر / كوهيار ميرزاد / كيانوش سرابي / كيانوش سنجري / كيوان سيار / كيوان صميمي / كيوان مهرگان / کاظم علمداری / کاظم متولی / کامبیز نوروزی / کامران طاهباز / کاملیا روشن / کاوه بوئیری / کاوه ستایش / کبرا شعبانی / کبرا نظری / کبری احمدپور / کبری نجفی / کژال عبدالغفور / کوروش جنتي / کوهیارگودرزی / کیان بقائی / کیانوش مهاجر / کیوان شجاعی / کیومرث بالیوند / کیومرث حکیم / کیومرث صابغی / کیومرث کاویانی
گراناز موسوي / گرجين مرزبان / گل اندام زنده رودی / گلاله بهرامي / گلناز ملک / گلناز مرادی / گلنوش اشتری / گوروش جنتی / گوهر بيات / گوهر شمیرانی / گوهر معصومی / گيتا احمدي / گيتا طاهباز / گيتي سلامي / گيتي عدالتي / گيلان نصيری / گیتا هاشمی / گیتی پرویزی / گیسو خوشه چین
لادن اریسیان / لادن يوسفي / لادن کریمی / لاله اميني / لاله امين زاده / لاله رشيدي / لاله سليمي / لبلا بهروزي / لقا دهدشتی / لي لي مظاهري / ليدا جواد پور / ليلا اسفندياري / ليلا اليكايي / ليلا انصاري / ليلا خمسه / ليلا دولتشاه / ليلا رفيعي / ليلا سميعي نژاد / ليلا شريفي فرديد / ليلا علي پور / ليلا فروغي نيا / ليلا كاظمي / ليلا كفاشزاده / ليلا مصطفوي / ليلا منصور / ليلا نظري / ليلي اسلامي / ليلي سياره / ليندا ملكي / لیدا کریمی / لیلا اصلان / لیلا حسن پور / لیلا حکمی / لیلا خلج زاده / لیلا رنجبرخواه / لیلا سیفی / لیلا شمس / لیلا صادقی / لیلا طلعتی / لیلا ظهوری / لیلا قاسمزاده / لیلا مانی / لیلا مفخمی / لیلا موری / لیلی خضاب / لیونا عیسی قلیان
مائده عظيمي / مائده گیوه چین / مارال فرخي / مازيار اتوكش / مازيار سميعي / ماشالله شمس الواعظین / مانی حکیم / مانی صفار / ماهرخ صادقی / ماهور پورمقدم / ماهی حجتی / مجتبا پورمحسن / مجتبي موسوي / مجتبی رزمی / مجتبی نجفی / مجد مهین اسرانی / مجيد تولايي / مجيد رحمتي / مجيد ملكي / مجيد موسوي / مجید اعزازی / مجید هادیان / محبوبه اسلامي / محبوبه حسين زاده / محبوبه خوارزمی / محبوبه رمضاني / محبوبه سعيدي / محبوبه فخرآبادي / محبوبه محبی / محبوبه مرادی / محبوبه مسگری / محبوبه کرمی / محترم بیات / محدثه قافله باشي / محرم دولتشاهي / محسن حکیمی / محسن سازگارا / محسن صارمی / محسن عامري / محسن كديور / محسن كسايي / محسن مالجو / محسن موسوي / محمد ابراهیمی / محمد ابوالفتح / محمد احسانی / محمد آدينه وند / محمد آزاد / محمد اسدی / محمد آشور / محمد اصلاحي / محمد بهرامي آشتياني / محمد بهزادي / محمد بيكي / محمد جمشيدي / محمد حداد / محمد حیدری / محمد دادفر / محمد رادنیا / محمد رستمی / محمد رضا يزداني / محمد رضوانی / محمد زهرايي معتمدي / محمد زینالی / محمد سيف‌زاده / محمد شوراب / محمد شيخي / محمد صابر مقدم / محمد صابری / محمد صادقی / محمد صفوي / محمد علي بوذري / محمد فلاح زاده / محمد فلاح نيا / محمد محجوبی / محمد مفخمی / محمد ملكي / محمد ملكي / محمد ملک زاده / محمد ميلاني / محمد نوشيرواني / محمد هادي موسوي / محمد هاشم نسب / محمد هاشمی / محمدجواد مظفر / محمدحسين كتابعلي / محمدرضا امینی / محمدرضا ترابی / محمدرضا زهدي / محمدزمان ساوري / محمود حيدري / محمود شكارچی / محمود شكاری / محمود طبرسي / محمود فراستچي / محمود كمالي / مراد حسینی / مرتضي كاظميان / مرتضي موسوي / مرتضی دینی / مرتضی صفا / مرتضی طلاکوب / مرتضی مدنی / مرجان بزرگ / مرجان فولادوند / مرجان نمازی / مرجان نياكي / مرسده آزاده / مرسده صالح پور / مرضيه بخشایشی / مرضيه بخشي زاده / مرضيه زاهدي / مرضيه صادقيان / مرضيه محجوبه / مرضیه السادات همتی / مريم اردلان / مريم اسدي / مريم اكبري / مريم بردبار / مريم بقايي / مريم بهرمن / مريم بهروزي / مريم پاپي / مريم تيموريان / مريم جمشيدي / مريم جهانبخش / مريم حسين خواه / مريم خسرو شاهي / مريم خياباني / مريم رضائي فر / مريم رضايي / مريم رفيعي / مريم زينعلي / مريم سادات سيدي / مريم شصتي / مريم شفيعي / مريم شكاري / مريم شهباز سلطانی / مريم شهبازي / مريم ضيا / مريم ضيایی فر / مريم طيبي / مريم فيروزي / مريم قاجار / مریم کافی / مريم كبيري / مريم كراري / مريم لكاندار / مريم محسني / مریم مرادی / مريم ملك زاده / مريم موسوي / مريم ميرزا / مريم ميرزايي / مريم مينابي / مريم ميهن دوست / مريم نخوديان / مريم يوسفي / مریم افشاری / مریم بزرگ / مریم بیگدلی / مریم تقی دوست / مریم چاوشی / مریم چوپانی / مریم خاوری / مریم خسروشاهی / مریم رضائی / مریم زندی / مریم سارویی / مریم سیدکریمی / مریم شجاعی / مریم صبا / مریم طالبی نیا / مریم فرازفرد / مریم قالیچی ها / مریم گلزار / مریم مالک / مریم محبوب / مریم مکی نژاد / مریم نظری / مریم نوری / مریم واحد / مریم کراری / مریم کسایی / مریم یگانه فر / مزدك بلوك / مزدك موسوي / مزدک بامدادان / مزدک پاکزاد / مژده گرشاسبي / مژده گرشاسب منش / مژده موسوی / مژده نوروزي / مژگان آشوری / مژگان اصغری / مژگان اكبر / مژگان ایروانی / مژگان تقی نیا / مژگان ثروتي / مژگان جعفریان / مژگان چراغچي / مژگان طباطبايي / مژگان عبدي / مژگان قنبر زاده / مژگان كعبه / مژگان محمدزاده / م‍‍ژگان ملكيان / مژگان میرفخری / مژگان نعيمي / مژگان ورز / مستوره برادران نصيري / مستوره محسني / مسعود امیدی / مسعود باستانی / مسعود بهنود / مسعود جمالی / مسعود حبيبي / مسعود شکوری / مسعود عسگرپور / مسعود غفاري / مسعود هاشمی / مصطفي تنها / مصطفي كاردان / مصطفی سبطی / مطهره محمودی / مطهره کیانیان / معصومه اتابكي / معصومه بهادري / معصومه بیات / معصومه تهراني / معصومه تکلو / معصومه حسن پور / معصومه حق شناس / معصومه خلفي / معصومه رحيمي / معصومه رضايي / معصومه شفيعي / معصومه صالحي / معصومه عقیلی / معصومه فراهاني / معصومه فراهانچی / معصومه قرباني / معصومه قلي‌زاده / معصومه قلی نژاد / معصومه لقماني / معصومه لكاندار / معصومه مرادی / معصومه واحد / معصومه وطني / معصومه ولیدابادی / معصومه وکیلی / ملوك صالحي / ملوک عزیززاده / مليحه پويا بهار / مليحه تيره گل / مليحه رستمي / مليحه سبطي / ملیحه بشنوایی / ملیحه رزازان / ملیحه مرادی / ملیحه فراهانی / منصور بيات زاده / منصور بياتی / منصور حيات‌غيبي / منصور راسخ / منصور رهبر / منصوره شجاعی / منصوره صدیقی / منوچهر خوش بین / منوچهر قلم چي / منوچهر كديور / منوچهر فاضل / منيره عابدين نژاد / منيره كاظمي / منيژه حكمت / منیره برادران / منیره مقدم / منیژه جعفری / منیژه گازرانی / منیژه مرعشی / مه لقا جدي / مهتاب دولتشاه / مهدي ابراهيمي / مهدي احمدي / مهدي آدينه سردار / مهدي تاجيك / مهدي ساقي / مهدي سعيد پور / مهدي سعيدزاده / مهدي سفريان / مهدي شفيعي / مهدي فخرزاده / مهدي فرهادي / مهدي قائمي / مهدي كاظمي / ﻣﻬﺪﻯ ﻣﻭﻣنی / مهدي يعقوب علي / مهدي يوسفي / مهدي يوسف زاده / مهديه اسمي زاده / مهديه قافله باشي / مهدی ابراهیمی / مهدی آذر / مهدی افشارنیک / مهدی جواهری / مهدی ستایش / مهدی سیف / مهدی صابری / مهدی عربشاهی / مهدی فراحی / شاندیز / مهدی فیاض / مهدی مجتهدی / مهدی همایون سیرت / مهدیس جعفری / مهدیس رهبر / مهر انگيز كار مهرانگیز کسایی / مهران اميني / مهران انصاري / مهران حسینی / مهران حيدري / مهران قاسمي / مهرانگیز میرزائی / مهراوه خندان / مهراوه خوارزمي / مهرداد بزرگ / مهرداد حجتی / مهرداد حمزه / مهرداد درویش پور / مهرداد شهلایی / مهرداد عرفانی / مهرداد مشایخی / مهرداد ملكي / مهرناز فاروغي زاده / مهرناز گلسرخي / مهرنوش زنوزی / مهرنوش عبداللهي / مهرنوش محمدیان / مهري علي زاده / مهسا امر آباديان / مهسا جزینی / مهسا شوراب / مهسا طاهران / مهسا مهدوی / مهسا مهرداد / مهسا ميهن دوست / مهسا وحدت / مهسا ولد بيگي / مهسان بهنود / مهسان بهمنش / مهسان كوكبي / مهستی وطن خواه / مهشاد شمس / مهشيد پگاهي سينا / مهشيد محمدعليها / مهشید راستی / مهشید گودرزیان / مهنا مرادی / مهناز سجادي / مهناز شمس / مهناز عادلي / مهناز قادری / مهناز وکیلی / مهوش آزاد / مهوش زارع زاده / مهوش نوابي / مهوش نوادری / مهيا زارعي / مهين خديوي / مهين علي‌بابايي / مهین پوری / مهین رضائی / مهین هنرپور / مولود بشنوایی / مونا سعيدي پور / مونا عليزاده / مونا قائنی / مونا قاسميان / مونا محمدزاده / ميترا آزاد فر / ميترا حيدري / ميترا خضرايي شكر فر / ميثم كاظمي / ميرمحمود يگانلي / ميلاد صابري / مينا جهان بخش / مينا ربيعي / مينا كاظمي / مينا كريمي / مينا محمدي / مينو شفيعي / مينوش صدوقيان‌زاده / میترا جانبخشی / میترا صالح / میترا نظری / میثم قهوه چیان / میرا قربانی فر / میلاد اسدی / میلاد حسینی / مینا افتخاری / مینا بدیهی / مینا بهمند / مینا صفار / مینا محمد / مینا میرزاحسین / مینا نجفی / مینا کشاورز / مینا یایچی
نادر احمد زاده / نادر ساده / نادر صديقي / نادر نصيري / نادرحاجی محسن / نازلي فرخي / نازنين چنگيزيان / نازنين شاه مرادي / نازنين فخري زاده / نازنين فرهودي / نازنین محکمی / نازنین کاظمی / نازيلا ملا محمدي / نازیلا آقابیکپور / ناصر اشجاری / ناصر مهاجراني / ناهيد ثروتي / ناهيد حيدريان /ناهيد خيبري / ناهيد رمضاني اوزينه / ناهيد فرازنده / ناهيد مقدم / ناهيد موسوی / ناهيد ميرحاج / ناهید تقوی / ناهید توسلی / ناهید جباری / ناهید جعفری / ناهید جودکی / ناهید خضاب / ناهید خیرابی / ناهید زمان / ناهید قادری / ناهید همت خواه / ناهید کشاورز / نجمه توانا / نجمه خاکباز / نجمه زارع / نجمه مجتهدی / نجمه محبي / نجمه نورياني / نجيبه جواهري / ندا آزاد / ندا پیش یار / ندا حرمتي / ندا فراهي / ندا محبي / نرگس احميدی / / نرگس اعلایی / نرگس جودكي / نرگس خسرو شاهي / نرگس رشیدی / نرگس سمیرمی / نرگس سید حسیني / نرگس شريفي / نرگس شفيعي / نرگس طیبات / نرگس عظيمي / نرگس فلاحي / نرگس محمدی / نرگس مولودي / نرگس ولیدآبادی / نریمان رحیمی / نسترن خسروی مقدم / نسترن ساوری / نسترن سید حسینی / نسترن شمس / نسترن صادقی / نسترن صالحي / نسترن گلها / نسترن مهدي پور / نسرين بصيري / نسرين جمشيد لو / نسرين چنگيزيان / نسرين زميني / نسرين فرهومند / نسرين محمدي / نسرین اردلان / نسرین خضاب / نسرین ستوده / نسرین شیرازی / نسرین ناطقی / نسيم بني‌كمالي / نسيم تنها / نسيم سرابندي / نسيم عبدي / نسيم مجيدي / نسيم ملكي / نسیم خسروی / نسیم خسروی مقدم / نسیما شریعت / نصیر بنگشت / نصیر مستوفی / نعیمه دوست‌دار / نعیمه ملایی / نغمه حسام / نغمه كيساندخت / نفيسه آزاد / نفيسه روزبان / نفيسه محمدي / نگار انسان / نگاررجبی / نگين انجمني / نگين حق شنو / نگین حسین مرادی / نوش افرين طاهر / نوشابه اميري / نوشين رازي / نوشين مرادي / نوشین احمدی خراسانی / نوشین جعفری / نويد نوري / نوید نوری فر / نيره توحيدي / نيكي ايراني / نيلوفر مهديان / نيما فراستچي / نيما مولاني / نينا مرتضوي / نيوشا نوشادي / نيوشا يوسف زاده / نیلوفر انسان / نیلوفر کشمیری / نیما احمدی / نیما راشدان / نیما صفار / نیوشا درخشان / نیوشا فدایی / نیکا سعیدی
وجيهه فاطمي / وجیهه مقدم / وحيد دوست محمدي / وحيد روحي / وحيده غفاري / وحيده مولوي / ونوشه آذری / ويدا خبازي مشوق / ويدا محمد خاني / ویدا بیگلری / ویدا خسروی / ویدا کریمی
هاجر کبیری / هادي ابراهيمي / هادي حيدري / هادي يوسفي / هادی خسروی مقدم / هادی فرنود / هادی ناصری / هادی نیلی / هاشم آقاجري / هاشم باروتی / هاله آگنج / هاله سينكي / هاله صفرزاده / هانا دارابی / هانيه سليمي / هانیه حشمتی / هانیه نعمتی / هايده تابش / هدا ایزدی / هدا به نژاد / هدا بيت مشعل / هدا كياني راد / هژبر عصاره / هژير پلاسچي / هژیر رحمان داد / هستي خزراوي / هستی خضروی / هلن منشی زاده / هما بزی / هما خداوردي / هما رستگار / هما عزيزي / هما مداح / هما سنگلجي / هما هودفر / همايون عسكري سيريزي / همایون نامی / هنگامه سينكي / هنگامه شهیدی / هنگامه يزدان پناه / هوشنگ بيات / هوشنگ بيات / هومن آقاسي بيگ / هومن اولايي / هومن سينكي / هومن همداني / هيوا كارگرزاده
ياسمن احمدي / ياسمن دادور / ياسمن شهرابي / ياسمين داداشي / ياشار كمالي / ياشار گرمستاني / يگانه قهرمان لو / یاسمن تورنگ / یاسمن نیلفروشان / یاور خسرو شاهی / یلدا ایرانی / یوسف حسینی / یوسف مجاب